بمناسبت سی و ششمین سالگرد ارتحال: سمینار معنویت، عدالت، سیاست در جهان معاصر بازخوانی دیدگاه ها و میراث امام خمینی(ره)

16

سی وششمین سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران امام خمینی(ره)

سمینارمعنویت، عدالت، سیاست درجهان معاصر با موضوع بازخوانی دیدگاه ها و میراث امام خمینی(ره)، بمناسبت سی وششمین سالگرد ارتحال بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در تاریخ ۱۳ خرداد ۱۴۰۴ برابر ۳ژوئن ۲۰۲۵ در سالن شورای شهر بلگراد با حضورجمعی از صاحبنظران فرهنگی، فعالان اجتماعی و علاقمندان برگزار شد. نماینده شورای شهر بلگراد، مهدی آبادی کاردار موقت سفارت ایران و رئیس دفتر پاتریارک پورفیریه اسقف اعظم صربستان نیز در این سمینار حضور داشتند.

مونا یوسفسپاهیچ کارشناش ارشد علوم اسلامی و مدیر انجمن زنان فعال، بوبانا م. آنجکوویچ از جنبش بین‌المللی اورآسیایی – مسکو / بلگراد، میودراگ یوتیچ سرهنگ ارتش و رئیس سابق دانشگاه دفاع صربستان، پروفسور دکتر میلوش لابان تحلیلگر سیاسی و امیر پورپزشک رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در صربستان سخنرانی کردند.

مونا یوسفسپاهیچ کارشناش ارشد علوم اسلامی و مدیر انجمن زنان فعال در سخنانش گفت:

امام خمینی بسیار بیشتر از یک رهبر دولتی بود – او یک مربی واقعی مردم خود و فراتر از آن بود. وی که در علوم متعدد – از اخلاق و فلسفه گرفته تا فقه – مسلط بود، میراث فکری غنی از خود به جای گذاشت که شامل بیش از ۴۰ اثر در زمینه های مختلف است.

امام خمینی به عنوان یک پیشرو و آگاه در زمان خود، با اندیشه های انقلابی اش در مورد حقوق برابر، کرامت و نقش فعال زنان، راه را برای جنبش های بعدی حقوق زنان در جهان اسلام هموار کرد. او با موفقیت سنت‌های اصیل ایرانی و اسلامی را با نگرش‌های مترقی‌تر نسبت به زنان پیوند داد و نشان داد که احترام به سنت را می‌توان با تغییرات مترقی سازگار کرد.

امام خمینی خواهان مشارکت همه جانبه زنان درزندگی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی با به چالش کشیدن هنجارهای مرسوم است. وی در سخنرانی خود در سال ۱۹۷۹ اعلام کرد: اسلام هرگز مخالف آزادی زنان نبوده است، اما با فساد مخالف است. در عمل، امام خمینی از آموزش زنان، مشارکت آنان در سیاست و حتی نقش آنان در دفاع از کشور حمایت کرد.

بوبانا آنجلکویچ از جنبش بین‌المللی اورآسیایی – مسکو / بلگراد در سخنانش اظهار داشت:

امام خمینی سعی در بیداری و آگاه سازی مردم داشت که تحت چپاول و غارت غرب مخصوصا انگلیس واقع شده بودند. نقطه عطف مبارزات ایشان با رژیم شاه در سال ۱۹۶۳ در زمانی که در مدرسه علمیه تدریس میکردند به اوج خود رسید و همین موجب تبعید ایشان از کشور شد. امام شخصیتی بود بدون هیچگونه حمایتی از سوی شرق و غرب، تنها به مبارزه پرداخت و حتی در زمانی که بدور از وطن بود با توسل به روح معنویتی که در وجود ایشان حضور داشت به بیداری مردم ادامه داد و از آنان خواست که خدا را از یاد نبرند و به او ایمان و اعتقاد راسخ داشته باشند. او در عین حال که خارج از ایران بود ولی حضورش در کشور احساس می شد و توانست مردم را بیدار کرده و نشان دهد با چه کسانی طرف هستند. به مردم می گفت خداوند چیزی را در هیچ قومی عوض نمی کند مگر اینکه خودشان خواسته باشند

میودراگ یوتیچ سرهنگ ارتش و رئیس سابق دانشگاه دفاع صربستان در سخنان خود گفت:

آیت‌الله خمینی نه تنها برای جهان اسلام، بلکه برای کل جامعه بشری یک شخصیت تاریخی برجسته است. او علیه حکومت مورد حمایت غرب، محمدرضا پهلوی، مبارزه کرد و به خاطر آن رنج کشید، زندانی شد و از ایران اخراج شد. او ۱۵ سال را در تبعید گذراند. پهلوی می‌خواست ایران را غربی کند. او به شدت به ایالات متحده، بریتانیای کبیر و کشورهای غربی متکی بود. منابع نفتی توسط شرکت‌های غربی مدیریت می‌شد امام خمینی (ره) در مورد انقلاب فرمودند:

«انقلاب‌های دیگر به شرق یا غرب مرتبط بودند. اما انقلاب ایران به اسلام متکی بود و به هیچ قدرتی جز خدا وابسته نبود.» آیت‌الله خمینی خواهان ایرانی سربلند و مستقل، چه از شرق و چه از غرب، بود. او می‌خواست منابع طبیعی متعلق به مردم ایران باشد، نه اینکه به هر قیمتی در خارج از کشور معامله شود. انقلاب او انقلابی علیه فقر مردم و علیه تعداد کمی از حاکمان ثروتمند وابسته به غرب بود.

امام خمینی عمیقاً معتقد بود که قدرت دنیوی و معنوی دردولت نباید از هم جدا شوند تا رشد معنوی انسان عادی مورد غفلت قرار نگیرد

پروفسور دکتر میلوش لابان ریاضیدان و تحلیلگر سیاسی در سخنانش گفت:

کشورها زمانی دچار مشکلات می‌شوند که به دین، دینداری و معنویت اهمیت نمی‌دهند. تمام درگیری‌هایی که امروز شاهد آن هستیم، در واقع تقابل قدرت‌های محلی با شیاطین غرب، از جمله انگلستان، است. وی افزود: بسیاری از جزئیات و واقعیت‌ها از ما پنهان مانده‌اند. جنگ ایران و عراق که همواره برای ما جای سؤال بود، امروز روشن شده که نبردی میان حق و باطل بود؛ مبارزه با رژیمی که مورد حمایت شیاطین غرب قرار داشت.

او تأکید کرد که باید هوشیار بود؛ اگر در نقطه‌ای از دنیا مشکلی وجود دارد، بی‌تردید رد پای غرب در آن پیداست.

وی با اشاره به سخنی از مهاتما گاندی، رهبر فقید هند، خاطرنشان کرد: «اگر در گوشه‌ای از اقیانوس دو ماهی با هم درگیر شوند، مطمئن باشید که سایه شوم انگلستان درآنجا حضور دارد.»

او در ادامه گفت: آن‌ها در تلاشند تا دین و معنویت را در کشورهایی مانند ایران، صربستان و روسیه نابود کنند. ایران و صربستان سرنوشتی مشابه دارند. غرب در صدد اشغال ذهن و اندیشه ملت‌هاست و می‌کوشد افکار فاسد خود را به‌عنوان مسیر پیشرفت، تعالی و نجات بشریت به ما و دیگر ملل جهان تحمیل کند.

پورپزشک رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در صربستان نیز در سخنان خود گفت:

یکی از ویژگیهای اساسی نهضت امام خمینی نسبت به سایر انقلابهای جهان، معنویت‌گرایی آن است.

پس از رنسانس در غرب زندگى بشر به دوحوزه عرفى و قدسى تقسیم شد، اولى را حوزه کنش بشرى و نظم زمینى و دومى را حوزه قدسی و ماورایی نامیدند و بدین ترتیب معنویت و سیاست از یکدیگر جدا شده و دین از متن جامعه رانده شد.

به حاشیه راندن دین از متن سیاست و اجتماع به غرب محدود نشد و دنیاى اسلام و از جمله ایران را نیز فرا گرفت و شکل افراطی تری نیز به خود گرفت و آن حمله به دین و دینداران به اشکال مختلف بود چنانچه شاه از آن به عنوان ارتجاع سیاه نام می برد و در جامعه متدین بودن به عنوان اُمُل بودن به سخره گرفته می شد

امام خمینی در قرن بیستم منادی وحدت معنویت و سیاست بود. در اندیشه امام خمینی حوزه قدسى از حوزه عرفى جدایى ناپذیر است و معنویت گرایى، تهذیب نفس و سلوک عرفانى با حضوردرمتن سیاست و اجتماع مغایرتی ندارد .

در عصر پهلوى دخالت در سیاست با معنویت، تقدس و پارسایى درتضاد معرفى شد و دولت سکولار تلاش داشت تا در همه ارکان خود جدایى سیاست از معنویت و دین را به اجرا درآورد.

امام خمینى(ره) شرایط آن زمان را چنین توصیف مى کند:

وقتى شعار جدایى دین از سیاست جا افتاد و فقاهت در منطق نا آگاهان غرق شدن در مسایل فردى و عبادى شد قهرا فقیه هم مجاز نبود که از این دایره و حصار بیرون رود و در سیاست و حکومت دخالت نماید.

در دهه ۱۹۷۰ یعنی دوران تکوین و اوج‌گیری مبارزات ملت ایران به رهبری امام خمینی آنچه بیش از هر چیز رخ می‌‌‌ نمایاند، خلأ معنویت و کم رنگ شدن ارزشهای دینی و اخلاقی است.

امام خمینی با درک شرایط زمان و واقعیتها چنین نتیجه می‌‌‌ گیرد که ریشه همه گرفتاری‌‌‌ ها و بی‌بند و باری‌ها در نگرش‌ها و فرضیه‌های یک سویه و راهکارهای غیر منطبق با زوایای وجودی انسان است.و از این رو اعتقاد داشت: از معنویت نباید غافل بود که کلید دردها است.

در چنین شرایطى امام خمینى (ره)، مکتب سیاسى اسلام را احیاء کرد. از نظر این مکتب در همه ارکان برنامه ریزى یک قدرت سیاسى، سیاست با معنویت و قدرت با اخلاق همراه شود و اصول اخلاقى مورد مراعات قرار گیرد.

امام تنها در سطح تئوریک وحدت سیاست و معنویت را طرح نکرد، بلکه در عمل نیز مصداق اعلاى آن به شمار مى رفت. او تجسم مکتب سیاسى خود بود.

امام خمینی (ره) دارای اندیشه‌ای عمیق و جامع در زمینه‌های معنویت، اخلاق و عدالت بود. این سه محور اساسی، هم درسلوک شخصی ایشان و هم در اندیشه‌های سیاسی و اجتماعی‌اش حضوری پررنگ داشت.

امام خمینی پیش از هر چیز، یک عارف و فقیه بود. او معنویت را نه فقط در عبادات فردی، بلکه در متن زندگی اجتماعی و سیاسی نیز جست‌وجو می‌کرد.

امام، عرفان را از انزوا بیرون آورد و آن را در خدمت مسئولیت‌پذیری اجتماعی قرار داد.ایشان در نامه‌ها و وصیت‌نامه‌اش، همواره بر تهذیب نفس، مراقبت اخلاقی و تقوا تاکید داشت.

اخلاق برای امام خمینی فقط یک امر فردی نبود، بلکه بنیان جامعه اسلامی محسوب می‌شد. ویژگی‌های بارز اخلاقی امام مانند تواضع و ساده‌زیستی، صبر و بردباری در زمانی رهبری ایشان با پیش از آن تغییر نکرد.

ایشان درمقابل فشارهای سیاسی، با صبر و متانت برخورد می‌کرد و اخلاق را مکمل سیاست می‌دانست و تأکید می‌کرد که بدون اخلاق، سیاست به فساد می‌انجامد. چیزی که هم در تاریخ معاصر و هم امروزه بوضوح در رفتار و کارنامه سیاه سلطه گران جهان دیده می شود .

عدالت اجتماعی نیز یکی از ارکان اصلی نظریه «ولایت فقیه» و نظام جمهوری اسلامی از دیدگاه امام بود. هدف اصلی از تشکیل حکومت اسلامی، در اندیشه امام خمینی اجرای عدالت در جامعه، دفاع از مظلومان، حمایت از محرومان و مستضعفان است

در اندیشه امام خمینی تحقق عدالت، بدون ایمان و تقوا ممکن نیست. بنابراین، عدالت واقعی از بطن جامعه‌ای معنوی و اخلاقی برمی خیزد و بدون معنویت عدالت تحقق نخواهد یافت. ایشان در بیان تفاوت میان حکومت اسلامی با دیگر حکومت‌ها علاوه بر عدالت اجتماعی، بر معنویت نیز تأکید می‌کرد و بر آن بود که تمام حکومت‌های دنیا به دنبال جنبه‌های مادی و اقتصادی عدالت‌اند و برای رشد معنویت انسان تلاش نمی‌کنند؛ در حالی‌که در مکتب اسلام بر هر دو مقوله تأکید شده و عدالت به همراه معنویت دیده شده‌است.

سایت شهرداری بلگراد با انعکاس این سمینار:

https://www.beograd.rs/lat/beoinfo-vesti/a108315/Tradicionalni-skup-Iranskog-kulturnog-centra-u-Beogradu.html

 

ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.