بیست و پنجم اردیبهشت به نامِ یکی از قلههای شعر فارسی نامگذاری شده است؛ به نام مردی که غزلها و رباعیها و مثنویهایش، همواره در زمره مهمترین آثارِ شعری فارسی بوده و قلندریهایش در غزل راهگشای طریقی تازه در شعر فارسی به حساب آمده است.
این شاعر، نویسنده و عارفِ ایرانی زاده ۵۴۰ هجری و در سال ۶۱۸ هجری در فتنه مغول به شهادت رسید. وی غزلهای دلنشین و معروفی دارد؛ یکی از مشهورترینِ آنها که به گوش بسیاری از ایرانیانِ امروز آشنا است، غزلی است که علیرضا افتخاری آن را با همراهی سهتار روانشاد جلال ذوالفنون به زیبایی خوانده است:
«ای دل اگر عاشقی، در پِی دلدار باش
بر در دل روز و شب منتظر یار باش…»
عطّار در جایجایِ مثنویهای خود، به فراخور نکتهها و مطالبِ عرفانی که طرح میکند، قصهها و حکایتها و تمثیلهایی میآورد تا با بهرهگیری از آنها هم بر شیرینی و جذابیتِ متن برای خواننده بیفزاید و هم راحتتر بتواند مضامینِ گاه سنگین عرفانی را در ذهن و ضمیر مخاطب خویش روشن کند و جا بیندازد.
در میان آثار برجای مانده از این فرهیخته ایرانی می توان به کتابهای اسرارنامه، اشترنامه، الهینامه، بیان ارشاد، جواهرنامه، جوهرالذات، حیدرنامه، خسرونامه، دیوان قصاید و غزلیات، سیفصل، شرحالقلب، گل و هرمز، لسانالغیب، مختارنامه، مصیبتنامه، مظهرالعجایب، منطقالطیر، نزهتالاحباب، هیلاجنامه، وصلتنامه، ولدنامه اشاره نمود.